Shahab Mehregan-فقر سیاسی و اجتماعی

فقر سیاسی و اجتماعی

چگونه می‌شود مردم کشوری مانند ایران با پیشینه تاریخی بسیار کهن، آداب و رسوم وادیان گوناگون، اقوام مختلف ،گویش‌ها و زبان‌های متفاوت، در برهه‌ای از زمان به یکباره تصمیم به زیر و رو کردن بنیان کشور خود کند؟
ظلم ؟
فقر ؟
خفقان سیاسی ؟
مسائل اجتماعی فرهنگی ؟
درگیریهای قومی ؟
یا مسائل دینی و عقیدتی ؟
می‌توان گفت مجموعه‌ای از عوامل بالا و فقر دانش سیاسی و اجتماعی و دخالت‌ ابرقدرت‌های دنیا باعث دگرگونی و تغییر رژیم در ایران شد .
پس از بهمن ماه هزاروسیصدوپنجاه و هفت با تغییر رژیم ایران از پادشاهی به جمهوری آخوندی دیکتاتوری اسلامی ، اکثر مردم ایران همواره با این رژیم در حال ستیز و جنگ هستند و آن را به رسمیت نمی شناسند .
چرا که از بدو تولد ،این جمهوری ننگین بنیان آن با اسلام دروغین وفریب مردم بیسواد نهاده شد .
خشت اول این بود ، اسلام شیعی را به رسمیت کشوری رساندند که این کشور رنگین کمانی از ادیان است .
خشت دوم خطایی که تکرار شد این بود که دوباره کشور محکوم به تک حزبی و آن حزب الله شد.
مذهب رسمی اسلام شیعی وحزبِ الله جایی برای دیگر ادیان و دیگر احزاب نمیگذارد .
با تعیین قانون اساسی که بر طبق دین مبین اسلام ، دیگر ادیان نادیده گرفته شد و ظلم و ستم به دیندارانی غیر از مسلمان روا داشته شد.
همه این عوامل خواسته یا ناخواسته دست به دست هم داد تا حکومت #جمهوریدیکتاتوریاسلامی پدید آید.
روحانیون گرسنه مذهبیون افراطی پُست‌های دولتی و غیردولتی را قبضه کردند زنان با حجاب اجباری خانه نشین و بی کار شدند.
قانون اسلامی دست و پای مردم را همه جوره بست و همین امر باعث کوچ تعدادی از ایرانیان شد.
نوازندگان،خوانندگان زن و مرد ،هنرمندان زن و مرد،مذهبیون غیر از دل اسلام الاالخصوص بهاییان که اکثر آنان کشته میشدند.
هنوز مردم با رژیم دیکتاتوری اسلامی دست به گریبان بودند که بعد از دوسال جنگ آغاز شد.
با شروع جنگ ایران و عراق کوچ و فرار از برای حفظ جان شدت گرفت.
هزاران نفر بی گناه در این جنگ ازبین رفتند و خسارتهای جبران ناپذیری به بار آمد مردم آواره شدند چرا که جنگ میلیاردها دلار خسارت و خرابی به بار آورده بود.
پس از هشت سال جنگ تمام شد و خرابی‌ها و کشته های خود را به جا گذاشت اما همچنان فضای ایران برای نفس کشیدن تنگ بود و با غمی مضاعف.
خفقان سیاسی، فقر مالی رو به پیشرفت ،دزدی و اختلاس، فرهنگ اسلامی همراه با خرافات هر روز در مدارس و دانشگاه تزریق می شود.
دانشجویان هرگاه اعتراض کنند در دانشگاهها و خوابگاههایشان به خاک و خون کشیده می‌شوند، موقع رای دادن با وجود مجلس خبرگان رای تو و من هیچ ارزشی ندارد چرا که از قبل نماینده اصلح یا رئیس جمهور منتصب انتخاب شده و رای شما برای رسمیت بخشیدن به نظام میباشد ، اگر اعتراضی هم کنی ماجراهای شورش هشتادوهشت و قتل ندا آقا سلطانها و هزاران جوان بیگناه دیگر بوجود می آید.
ورشکستگی اقتصادی بابت مدیران نا کارآمد و نا لایق،تحریم اقتصادی ،فضای سیاسی مسموم ،بازار آشفته و دولت بی لیاقت و از همه بدتر آخوند بی لیاقتی به نام رهبر چهل ویک سال است زندگی را برای مردم ایران تلخ تر از زهر کرده.
بی کاری ، گرسنگی و خفقان سیاسی، زندان ،شکنجه ،اعدام جان را به لب میرساند و رفتن را به ماندن ترجیح میدهی.
به عنوان یک فعال سیاسی پناه میبری به کشوری که جانت در خطر نباشد.
به عنوان یک زن آزاده پناه می بری به کشور آزادی که بتوانی آزاده باشی و پوشش خودت را به دلخواه انتخاب کنی. به جایی که حجاب میزان سنجش عفتت نباشد.
به عنوان یک انسان دیندار به جایی میروی که دینت را نپرسند، دین اسلام را برتر نمی دانند تو را گناه کار نمی دانند برای ستایش خدایی غیر از الله و بی‌دینی و بی خداییت سزاوار مرگ و حکم مرتد به تو نمی دهند.
به امید روزی که هیچ کوچ اجباری و فراری در هیچ کجای دنیا نداشته باشیم و صلح و آزادی در سراسر جهان برقرار شود.

شهاب مهرگان
چهارم اردیبهشت هزارو سیصدونودونه

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *